روان شناسی سیاه

روان شناسی سیاه

روان شناسی سیاه!

متقاعد سازی منطقی تنها راه عقلانی است که میتوان با آن اعمال نفوذ ذهنی کرد و دیگر راهها همگی غیر اخلاقی و ناشایست اند. 

کسب درآمد هیچ اشکالی ندارد شیطانی غيراخلاقی و یا ناشایست .نیست ،اما شما درصورتی میتوانید دیگری را متقاعد کنید به شما پول پرداخت کند که باور کند کالا و یا خدماتی را که میفروشید همان چیزی است که به آن نیاز دارد.

خودشیفتگی [۷] مجموعه ی این ویژگیهای شخصیتی را در خود :دارد خودخواهی [۸] خود بزرگ بینی [۹] و عدم همدلی.

ماکیاولیسم[۱۰] استفاده از اعمال نفوذ ذهنی برای فریب دادن و استثمار مردم .است افراد پیرو این مکتب از اخلاقیات پیروی نمی کنند.

به چنین امری سمپاشی ذهنی [۱۲] می.گویند در این نوع اعمال نفوذ ،ذهنی افراد علاوه براینکه خود را زیر سؤال می،برند به حقیقت امور ،ادراکشان اندیشه هایشان و حتی حافظه شان هم شک شک می کنند .

،ارسطو، متقاعدسازی را مبتنی بر سه عامل میداند شخصیت (اتوس) [۲۲] تحریک عواطف (پاتوس) [۲۳] و منطق (لوگوس) [۲۴] . 

ارسطو بیان میکند برای اینکه فردی معتبر به نظر برسد باید سه پیش شرط داشته باشد :صلاحیت نیت پاک و همدردی 

1. عمل: متقابل اصل اول چالدینی میگوید مردم خود را موظف میدانند در مقابل هر خدمتی که دریافت میکنند خدمتی ارائه بدهند.

2.کمبود: اصل ،کمبود زمانی است که مردم میخواهند از چیزی که کم دارند بیشتر داشته باشند چالدینی این اصل را اینگونه تعریف میکند که وقتی دسترسی به کالایی محدود شود خواستنی تر می شود.

3.اعتبار: اصل اعتبار زمانی است که مردم دنباله رو کسانی میشوند که در زمینه هایی خاص معتبر و کارشناساند. 

4. ثبات: اصل ثبات و تعهد این ،مورد هنگامی است که مردم ترجیح میدهند درباره ی کارهایی که دادهاند و تاکنون در زندگی انجام حرفهایی که گفتهاند متعهد باشند. 

5. شباهت: اصل شباهت بیان میدارد که مردم اغلب ترجیح میدهند به افرادی که به آنها شباهت دارند جواب مثبت و به آنهایی که شبیه شان نیستند جواب منفی بدهند. 

6. اجماع( گواه اجتماعی): اصل ششم گواه ،اجتماعی هنگامی است که مردم اغلب به اعمال و رفتار دیگران چشم دارند تا تصمیم بگیرند خود چه کار کنند؛ به ویژه وقتی از عقیدهی خود مطمئن نیستند. فرض این است که هر چه تعداد افراد بیشتر ،باشد مطمئن تر است 

مردم اغلب تحت تأثیر [مبلغ ماهر] قرار میگیرند 

از مشتری بخواهید از بهترین تجربهی خریدی که داشته با شما حرف بزند. این به شما کمک میکند مشتری را ،نترسانید زیرا او را به یاد خاطرات خوبش انداخته اید.

تمامی هدف متقاعد سازی این است که ترس طبیعی مردم از پاسخ مثبت را از بین ببریم.

کارهای علت و معلولی نقاط ضعف بسیاری دارند اما در مقابل بحثهای آماری که مردم را گیج میکنند کارایی بیشتری دارند آنها میخواهند به آسانی تصمیم بگیرند نه اینکه با چالش فکر کردن روبه رو شوند.

وقتی فردی بداند ذهنش چگونه کار میکند میتواند در مقابل کسانی که میخواهند او را متقاعد کنند و به او آسیب بزنند مقاومت کند.

تضاد [۴۱] میگوید اگر جعبه ای سبک را بلند کنیم و بعد جعبه ای سنگین را برداریم، به دلیل تضاد ،وزن جعبهی سنگین سنگینتر به نظر میرسد در داستان ،بالا، جواهرفروش حلقهی گرانتر را پیش از حلقهی ارزان به مشتری نشان میدهد تا او را وادار کند برای همسر آینده اش حلقه ای بخرد.

افرادی که شبیه شما فکر میکنند زبان بدنشان نیز به شما شبیه است و باعث میشوند بیشتر احساس راحتی کنید و بیشتر تحت تأثیر قرار بگیرید 

اگر احساس میکنید منطقی فکر نمیکنید وقتی توانستید منطقی فکر ،کنید بازگردید وگرنه اصلاً بازنگردید. 

کسانی که سادهاند حقیقتاً برایشان غیر ممکن است بپذیرند افرادی خاص در زندگیشان وجود دارند که ممکن است زیرک شیطانی و یا بیرحم باشند.

حالات روحی اش مدام تغییر میکند میتواند فرد را در مقابل اعمال نفوذ ذهنی او آسیب پذیر کند ناآگاهی قربانی از حالات روحی اعمالگر نفوذ ذهنی اعم از شادی غم و یا خشم میتواند شیوه ای مفید برای اعمالگر ذهنی باشد.

برخی از تنبی هاتی که بر قربانی اعمال میکنند نق زدن مدام ،فریاد کشیدن سوء استفاده روانی قهر و سکوت پیشه کردن و یا حتی بدتر از آن خشونت فیزیکی است. 

وقتی اعمالگر نفوذ ذهنی احساس میکند تحت فشار قرار گرفته و ممکن است قصد و شخصیت دروغینش افشا شود از شیوهی انکار استفاده می.کند در این مواقع اعمالگر نفوذ ذهنی کاری میکند که قربانی باور کند خودش مرتکب اعمالی شده که اعمالگر را به آن متهم کرده است. 

ترفندهای ایجاد حس گناه در قربانی یکی دیگر از روشهای اعمالگر نفوذ ذهنی است. در این موارد اعمالگر نفوذ ذهنی اغلب قربانی را متهم میکند که او را دوست ندارد و به او اهمیت نمیدهد اعمالگر و اغلب به قربانی گوشزد میکند که خودخواه است زندگی برایش همیشه ساده و آسان بوده است این ،امر قربانی را سردرگم و عصبی میکند، بنابراین تلاش میکند به اعمالگر نفوذ ذهنی نشان دهد که به او اهمیت میدهد و حاضر است هرکاری برای او بکند تا او راضی باشد.

بیماران اختلال روانی بسیار جذاب به نظر میرسند زیرا میدانند چگونه قربانیان را بازی بدهند. 

قربانی هر نوع محبتی را می پذیرد زیرا میزان محبتی که دریافت میکند بسیار کم است. 

قربانی تمامی مکالماتشان را با خود مرور کرده تک تک واژگان و رفتارها را موشکافی میکند و درباره ی آنچه در حال رخ دادن است دچار سردرگمی می شود.

وقتی افراد میخواهند همه چیز را دربارهی شما بدانند اما دربارهی خود حرفی نمیزنند هوشیارانه رفتار کنید 

در بسیاری از موارد اعمالگران نفوذ ذهنی سریع صحبت میکنند تا شما حرفهای آنها را درک نکنید و یا اینکه از جملات و واژگان ثقیل استفاده میکنند تا بر قربانیان خود برتری داشته باشند.

اگر به شما فرصت کافی برای تصمیم گیری نمیدهند پس هیچ تصمیمی نگیرید 

بی توجهی میتواند از طریق تماس ،تلفنی ،پیامک ،ایمیل و دیگر راههای ارتباطی .باشد آنها با منتظر نگه داشتن شما احساس برتری میکنند زیرا در شما حس عدم امنیت و شک در رابطه را ایجاد می کنند.

تمایل به پذیرفتن اشتباه خود و آمادگی برای تغییر ،نظرات میتواند شما را از فریب خوردن حفظ کند.

هیپنوتیزم را این گونه تعریف میکنند نوعی روند منظم مرحله ای در ذهن خودآگاه انسان که طی آن بازنمایی ذهنی [۵۹] از فیزیولوژی، درک و رفتار پیشی می گیرد هیپنوتیزم دو بخش دارد: القا و پیشنهاد 

ما همواره آنچه را میخواهیم که نمیتوانیم داشته باشیم. 

دردی که احساس میکنیم در حقیقت در ذهن ما اتفاق می افتد. 

در این نوع شستشوی مغزی به نظر نمی رسد شکنجه ی زیادی در کار ،باشد بلکه ذهن آنها با عشق کنترل میشود و فکر میکنند عشقی که از خانواده هایشان دریافت نکرده بودند را از گروه می گیرند.

شستشوگر مغز مدام هویت قربانی را انکار میکند و روزها هفته ها و حتی سالها او را مورد حمله قرار میدهد تا اینکه هویت او به دلیل خستگی بسیار سردرگمی و بینظمی به طور کامل در هم میشکند. در این مرحله قربانی نسبت به صحت دانسته هایش درباره ی خود، دچار تردید میشود. 

نقطه ی شکست قربانی دچار بحران هویت میشود که به مرحلهی شکست روانی میرسد او هویت و مسئولیتهای خود را زیر سؤال میبرد. قربانی، مرز بین واقعیت و تصورات را گم میکند زیرا دیگر نمیداند کیست و چه دارد بر سرش میآید 

اغواگری و انتظار در کنار هماند اغواگری بالابردن لذت انجام کارها با انتظار کشیدن برای انجامشان است. 

،اغواگری هنر دنبال کردن آرزوها و انتظار کشیدن برای به دست آوردنشان و رسیدن به نوعی جدید از لذت است. 

مردم اغلب وقتی نمیخواهند مطالعه کرده و یا کار مهمی انجام دهند وقت تلف می.کنند اما دلیل اصلی به تعویق انداختن ممکن است فوبیای شکست خوردن باشد و به تعویق انداختن فقط بهانه باشد. اعتماد به نفس در اینجا نقش مهمی دارد.

اغلب افراد دست از تلاش میکشند زیرا ،زندگی ناعادلانه است. آنها به خود میگویند که همهی ما در دروغ بزرگی زندگی میکنیم که بیشتر مردم به آن باور دارند اما ما نداریم. 

وقتی با ترسهایتان روبه رو شوید اعتماد به نفس و جسارتتان افزایش مییابد 

اعمال نفوذ معنایی از واژگان معمول در سخنان استفاده کنند و بعد بگویند منظور متفاوتی از سخنان خود داشته اند 

 اعمالگر نفوذ ذهنی از برچسب زدن استفاده میکند و با اغراق در آن حقیقت را تغییر میدهد عمومیت بخشیدن معمولاً در مواردی که فرد در گروهی خاص قرار می گیرد اعمال میشود. 

یک اعمالگر نفوذ ذهنی معشوق خود را وسوسه میکند و بعد طوری رفتار میکند انگار نمیداند چه اتفاقی افتاده است. 

شما حق دارید به شما احترام بگذارند و برخوردی محترمانه با شما داشته باشند. احساسات ،عقاید خواسته ها و نیازهای خود را مطرح کنید 

هدفها و اولویتهایی برای خود داشته باشید. بدون عذاب وجدان پاسخ منفی بدهید. آنچه بابتش هزینه کرده اید را بدون شرم و حس ،گناه به دست آورید 

روان شناسی سیاه!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *