حسابداری به ارائه مالی از فعالیت های متعدد تجاری می پردازد. فرایند شناسایی، اندازه گیری و ارائه اطلاعات اقتصادی جهت تسهیل انجام قضاوت ها و اتخاذ تصمیماتی آگاهانه توسط کاربران اطلاعات مالی. حسابداری را به عنوان یک فرایند می شناسد. هدف آن کمک به کابران در اتخاذ تصمیمات و نیز انجام قضاوت های آگاهانه است. توانایی و تمایل به ارائه یک رفتار توضیحی معتبر در خصوص آن چه رخ داده. انواع تعهدات، حسابداری گزیده ای از سیستم ها و فرایند هایی است که جهت ثبت، گزارش و تفسیر معاملات تجاری یک سازمان به کار می رود.
نقل یا ثبت رویداد ها، دلیلی ارائه شده برای یک عملکرد یا رویداد خاص، گزارشی در رابطه به رفتار یک فرد، ایجاد اصلاحات کافی، ارائه دلایل یا توضیحات کافی برای یک عمل.
۱.نگه داری حساب ها؛ ۲. جلب نظر کردن ۳.حل مسئله
- برنامه ریزی: تعیین اهداف
- تصمیم گیری: استفاده از اطلاعات برای تصمیم گیری
- کنترل: استفاده از اطلاعات مالی برای بهبود عملکرد
فعالیت های خود را از حالت متمرکز به غیر متمرکز و تصمیمات را به بخش های مختلف واگذار کرده باشند. گزارش ها عبارتند از: ترازنامه، صورت سود و زیان، صورت تغییرات در سود انباشته و صورت جریان وجوه نقد، استاندارد های پذیرفته شده ی حسابداری، توسط حسابرس مستقل مورد رسیدگی قرار می گیرد. اطلاعت ارائه شده در ای گزارش های مالی برای مدیران و برای مقاصد تصمیم گیری آنها چندان مفید نیست؛
چرا که تنها سالی یک بار این گزارش ها تهیه می شوند و در ضمن، اطلاعات را به شکل تجمیعی ارائه می کنند همچنین امکان مقایسه عملکرد واقعی با اهداف از پیش تعیین شده را فراهم نمی آورند.
(حسابداری صنعتی ، پیش در آمدی از حسابداری مدیریت ) فعالیت های حسابداری مدیریت ، مشارکت در فرایند برنامه ریزی، ارائه ی راه نمایی در خصوص تصمیمات مدیریتی، کمک به نظارت و عملکرد، حسابداری مالی اهمیت زیادی به نسبت حسابداری مدیریت کسب کرده است.
حسابداری برای مدیران
- مدیریت مبنی بر ارزش.
- تاکید بر فرایند ها یا فعالیت های افقی.
- مدیریت کیفیت و مدیریت محیط زیست.
- فراتر از مرز های سازمان
- روش های چابک تولید
معیار های غیر مالی، بعضا به معیار هایی مقدم بر معیار های عملکرد مالی، مدیریت کیفیت فراگیر تولید به هنگام، مهندسی مجدد فرایند های تجاری و فرایند های بهبود مستمر از جمله شش سیگما و مدل برتری تجاری BEM
حسابداری مدیریت استراتژیک، عملکرد های زاید حسابداری، فرایند دفتر داری صحیح است. به سیستم های برنامه ریزی منابع تجاری، سیستم های اطلاعاتی، نهایتاً این حسابداری مالی است که به هنگام اعطای مدارک و درجات کیفی حسابداری، مورد توجه جدی قرار میگیرد.
حسابداری به منزله پنجره ای است که از طریق آن می توان به سازمان نگریست و عملیات آن را نظارت کرد؛ ولی باید توجه داشت که این تنها پنجره نگریستن به سازمان نیست و صلاح نیست که تنها به این پنجره و مناظر آن تکیه کرد.
بازاری که در آن سهام شرکت ها در مورد مبادله و خرید و فروش قرار می گیرد، بازار سرمایه نامیده می شود. شرکت ها وجوه مورد نیاز خود را از طریق سهام داران سرمایه و یا استقراض از اعتبار دهندگان بدهی تامین می کنند.
سرمایه و بدهی هر دو ساختار سرمایه شرکت را تشکیل می دهند. بهای سرمایه، بیانگر بهایی است که شرکت ها برای تامین وجوه لازم جهت کل سرمایه گذاری های شان متقبل می شوند و از طریق تعیین میانگین موزون بهای سرمایه و بهای بدهی، محاسبه می شود بهای بدهی همان کارمزدی است که وام گیرنده بایت بدهی خود به وام دهنده می پردازد بهای سرمایه معادل سود سهام پرداخت شده.
از سوی شرکت به سهام داران و نیز رشد سرمایه مورد نظر است ارزش واحد تجاری برای بازده دارایی ها ROA بازده سرمایه گذاری ها ROI سود هر سهم و غیر سهم اندازه گیری می شود.
چرا که در شرکت های مختلف احتمالا روش های حسابداری متفاوتی به کار گرفته شده است. تصاحب مالکانه شرکت ها منجر شد. که خود انگیزه ای برای مدیران ایجاد می کرد که تلاش خود را برای ارتقای ارزش سهام داران افزایش دهند. با این فرض بر ارزش سهام داران افزایش دهند. مدیریت مبتنی بر ارزش با این فرض بر ارزش سهام داران تاکید دارد که هدف، حداکثر کردن ارزش سهام داران، رویکرد مدیریت مبتنی بر ارزش در شرکت های انگلیسی، بازده کل سهام داران، ارزش افزوده بازار، ارزش افزوده سهام دار،ارزش افزوده اقتصادی؛
معیار ارزش افزوده بازار، تفاوت بین کل ارزش بازار سرمایه ای،معیار ارزش افزوده بازار، تفاوت بین کل ارزش بازار سرمایه ای،
محرک، نرخ رشد فروش حاشیه سود عملیاتی، مالیات بر درآمد سرمایه گذاری در سرمایه در گردش، سرمایهگذاری در دارایی ثابت بهای سرمایه، مدت پیش بینی مدیران در واحد تجاری سه نوع تصمیم اتخاذ می کنند
- تصمیمات سرمایه گذاری: سرمایه گذاری هم در موجودی کالا و هم در ظرفیت تولید که هم بر سرمایه گذاری سرمایه در گردش و هم بر دارایی های ثابت تاثیر می گذارد.
- تصمیمات تامین مالی: انتخاب ترکیب بدهی و سرمایه و انتخاب ابزار های مالی که بهای سرمایه را تعیین می کنند که اين بهای سرمایه در بازار سرمایه از طریق ارزیابی ریسک تجاری شرکت اندازه گرفته می شود.
- تصمیمات عملیاتی : تصمیمات در رابطه با ترکیب محصول، ارتقایی محصول خدمات مشتریان و غیره که بر نرخ رشد فروش، حاشیه سود عملیاتی و نرخ مالیات بر درآمد اثر می گذارند.
ارزش افزوده اقتصادی، سود اقتصادی یک واحد تجاری است که به ایجاد ارزش برای سهام داران منجر میشود. EVA برپایه این فرض بنا شده که هدف اصلی شرکت همانا حداکثر کردن ثروت سهام دارند است. استراتژی دارای نگرشی بلند مدت تر از عملکرد پایدار واحد تجاری است. هیات مدیره مسئول است ثبت ها و مستندات حسابداری را نگه داری کرده و صورت های مالی را به شکل خاصی تهیه نماید. اگر شرکت سودی حاصل کرد، هیات مدیره می تواند تصمیم بگیرد که بخشی از این سود را بین سهام داران توزیع کند، یک حسابرس مستقل نیز باید از سوی سهام داران انتخاب می شود تا به طور سالانه در خصوص صحت این گزارش های مالی به سهام داران گزارش دهد. سهام داران هیچ حق مدیریتی در شرکت ندارند.
علاوه بر قوانین راهبری شرکتی، تعداد زیادی از سهام داران نهادی شرکت ها، محرک افشای بیشتری از قواعد راهبری شرکت ها با تاکید بر پایداری و کیفیت سود و نه فقط سود آوری کوتاه مدت هستند. هیات مدیره شرکت مواظف است. از نگه داری درست اسناد و مدارک حسابداری که منجر به افشای صحیح و معقول وضعیت مالی در شرکت در هر زمانی می شود. اطمینان حاصل کند و مطمئن باشد که صورت های مالی با استاندارها و قوانین موجود تطابق دارد.
ایشان همچنین مسئول از دارایی های شرکت و جلوگیری از هرگونه سواستفاده و تقلب و البته کشف این موارد در صورت وقوع هستند. رسیدگی دوره ای ثبت ها و مستندات حسابداری، مستندات مربوط به اقلام افشا می شود و در صورت های مالی مورد برسی و آزمون قرار می گیرد؛ در طول انجام حسابرسی، برآورد های با اهمیت و قضاوت هایی که هیات مدیره در فرایند تهیه صورت های مالی انجام داده است، ارزیابی می شود و صحت و یک نواختی رویه ی حسابداری و نيز کفایت افشا به دقت بررسی می شود
کمیته حسابرسی یکی از کمیته های هیات مدیره است! نظارت بر سلامت صورت، کنترل های مدیریت ریسک شرکت، اثر بخشی، پیشنهاد انتخاب حسابرسان. افشا و پاسخگویی اشاره کرد منظور از ریسک رویدادهای احتمالی آتی است که میتواند بر حصول شرکت به استراتژیهای سازمانی و اهداف مالی و عملیاتی تأثیر بگذارد (تعريف) فدراسیون بین المللی حسابداران با آیفک در سال ۱۹۹۹ از ریسک ریسک می تواند. تجاری با عملیاتی باشد و از این عوامل منتج گردد فرایند عادی کسب و کار از دست دادن مشتریان کیفیت پایین محصولات و غیره) عوامل مالی تغییرات در نرخ کارمزد بانکی نوسانات نرخ ارز مشکلات اعتباری و غیره).
بهترین رویه های راهبری شرکتی و بسیاری از دستورالعملهای موجود در این ،زمینه، هیأت مدیره را به طراحی و استقرار کنترلهای داخلی شرکت موظف میکنند. به صورتی که ریسکهای شرکت به درستی شناسایی شده مورد ارزیابی قرار گیرند. مدیریت شوند یک فرایند جامع مدیریت ریسک به هیأت مدیره اطمینان می دهد. که ریسک های موجود به درستی شناسایی شده مورد نظارت قرار میگیرند و به طور مناسبی گزارش می شوند. نیز سیستم کنترلهای داخلی به شکلی ایجاد میشوند که مدیران را در مدیریت ریسک یاری میرسانند.
سهام داران تنها ذی نفعان واحد تجاری نبوده و گروههای دیگری از جمله ،کارکنان ،مشتریان تأمین کنندگان کالا،خدمات دولت و در نهایت کل جامعه نیز نسبت به شرکت و امور آن علاقه مند بوده.
ثبت دو طرفه ثبت معاملاتواحدهای تجاری از یک سیستم حسابداری به نام ثبت دو طرفه استفاده کنند. که تاریخچه آن به اواخر قرن پانزدهم در ایتالیا باز میگردد فصل اول را مشاهده کنید. ثبت دو طرفه به این معناست که هر معامله حسابداری بر دو حساب تأثیر می گذارد. که این حساب ها ممکن است افزایش یا کاهش یابند ،حسابداران این افزایش و کاهش را به عنوان بدهکار و بستانکار ثبت می کنند. که غیر حسابداران لازم نیست تمایز بین این دو را درک کنند. برای استفاده افراد غیر حسابدار از این کتاب کافی است نوع حسابی که تحت تأثیر معامله قرار می گیرد. دارایی،ها بدهی،ها درآمد هزینه و سرمایه شناسایی شود و مشخص شود. که آیا این معامله باعث کاهش یک حساب و یا افزایش آن شده است.
معاملات به یکی از دو شکل زیر صورت میگیرند. به طور نقدی اگر واحد تجاری کالا و خدمات خود را در ازای دریافت وجه نقد بفروشد. در ثبت دو طرفه یک افزایش در درآمد و یک افزایش در
فصول کتاب معادلات از راست به چپ نوشته شده اند.
حساب بانکی شرکت یک (دارایی صورت میگیرد اگر واحد تجاری کالا و خدماتی را به صورت نقدی خریداری ،نماید یک حساب هزینه یا دارایی افزایش می یابد.) بسته به اینکه چه چیزی خریداری شده است. حساب بانک کاهش می یابد .به طور نسیه اگر واحد تجاری کالا و خدمات را به طور اعتباری بفروشد.در ثبت دو طرفه یک افزایش در طلب های شرکت از دیگران یا حساب های دریافتنی که دارایی تلقی می شود. اتفاق افتاده و متقابلاً حساب درآمد نیز افزایش می یابد.اگر واحد ،تجاری کالا یا خدماتی را به طور نسیه یا اعتباری خریداری،نماید یک افزایش در دارایی ها و یا هزینه های واحد تجاری بسته به اینکه چه چیزی خریداری شده است. بدهی تلقی می شود، افزایش می یابد رخ داده و بدهی شرکت به دیگران یا حسابهای پرداختنی) که یک نوع بدهی تلقی می شود.
بازپرداخت میشود از جمله داراییها و بدهی های جاری می توان به وجه نقد های دریافتی و موجودی کالا و حساب های پرداختی اشاره کرد. توجه داشته ر بخشی از سرمایه در گردش شرکت محسوب نمی شود. زیر ساخت های واحد تجاری به حساب میآید. معمولاً به خرید چین دارایی هایی مخارج سرمایه ای گفته میشود با انجام مخارج سرمایه ای، بخشی از وجوه پرداخت شده. مجدداً در شرکت سرمایه گذاری شده و بر سود تأثیری نمی گذارد. تشخیص اینکه با یک پرداخت به عنوان هزینه که بر سود اثر می گذارد. و یا به عنوان دارایی (که در توان نامه گزارش میشود برخورد شود، بسیار حائز اهمیت است. )چرا که تأثیری مهم بر محاسبه سود یا زیان که معیاری بسیار مهم برای عملکرد شرکت است می گذارد هم صورت سود و زیان و هم ترازنامه در فصل ٦ تشریح خواهد شد.
در گزارشگری مالی همان گونه که در این فصل و همچنین در فصل ۶ و ۷ نمایش داده خواهد شد. الزامائی سخت گیرانه وجود دارد که شامل مجموعه ای از اصول و قواعد پذیرفته شده حسابداری است. عایت این الزامات که در بخش بعدی به آنها اشاره خواهد شده. به قابلیت مقایسه صورتهای مالی شرکتهای مختلف کمک خواهد کرد.
اصول و مفروضات حسابداری اصول و مفروضات حسابداری در طول سالها ایجاد شده و مبنایی را ایجاد کرده است.
اندازه گیری واحد پولی ؟ بهای تمام شده تاریخی،تداوم فعاليت ،محافظه کاری
هر یک از این اصول و مفروضات در ادامه به اختصار تشریح خواهد شد.
شخصیت حسابداری با تفکیک شخصیت یکی از مهمترین مفروضات سابداری فرض شخصیت حسابداری است. برای مقاصد حسابداری در گزارشگری مالی هر واحد تجاری و یا بخشهای آن یک شخصیت او مستقل از مالکان آن در نظر گرفته میشود که میتواند معاملاتی انجام دهد. تأمین اعتبار واحد تجاری نیز مطابق این فرض جدا از تأمین اعتبار صاحبان آن انجام می شود. بنابراین صورتهای مالی برای واحد تجاری و مستقل از صاحبان أن تهيه می شود مشکلی که از این فرض ناشی میشود این است. که گاهی ساختار پیچیده سازمانی به عنوان یک شخصیت حسابداری مستقل قابل تشخیص و شناسایی نیست موردکاوی اثرون را در فصل به ملاحظه نمایید.
صورتهای مالی برای یک سال مالی تهیه میشوند. این دوره اختیاری است و ارتباطی با چرخه تجاری شرکت ندارد واحدهای تجاری معمولاً سال خالی خود را با پایان سال تقویمی تطبیق می دهند. چرخه تجاری مهم تر از مسائل مالی است اسال مالی که چیزی پیش از مدت زمان لازم برای گردش زمین به دور خورشید نیست؟
اصل شناسایی درآمد بیان میکند که درآمدها در چه زمان و به چه مبلغی در سیستم حسابداری شرکتها ثبت می.شود. یک تعریف عمومی می شود، مبتنی بر آن است که درآمد افزایش در سرمایه است که از فروش کالا یا که در خصوص درآمدها ارائه خدمات در دوره عملیات یک واحد تجاری حاصل می شود. هورن گرن و همکاران ۲۰۱۲). مطابق اصل شناسایی درآمد زمانی میتوان درآمد را در دفاتر حسابداری وارد کرد که تحقق یافته باشد. تحقق به معنی تکمیل فرایند فروش کالا و خدمات به مشتریان است. زمانی اتفاق میافتد که واحد تجاری تمامی امور توافق شده از جمله ارسال و تحویل کالا و خدمات به مشتریان را تکمیل کرده باشد.
همان طور که ملاحظه میشود این زمان تحقق ارتباطی با زمان دریافت وجه نقدِ مربوط به این عملیات از مشتریان ندارد. در حقیقت این امر جزئی از مبنای تعهدی حسابداری در مقابل مبنای نقدی ا که در آن حسابداران تأثیر رویدادهای تجاری را بلافاصله پس از وقوع شناسایی می کنند. تا زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد حاصل از آن صبر نمی کنند. در مبنای ،نقدی حسابدار یک رویداد تجاری را تا زمان دریافت یا پرداخت وجه نقد در دفاتر ثبت نمی کند. استفاده از مبنای تعهدی تصویری معنادارتر از واحد تجاری ارائه می دهد.
در گزارشهای حسابداری معاملات به بهای تمام شده اولیه آنها و انا من بلاد ما ارزش جایگزینی آنها نمایش داده می شوند که به این بهای تمام نشده اولیه ، به بان تمام شده تاریخی می شود. طبق اصل بهای تمام شده تاریسمی، همان تمام شدم دارایی ها و خدمات خریداری شده باید به بهای تمام شده. واقعی آنها در میان معاملته ثبت شوند. حتی اگر خریدار مطمئن باشد که بهایی کمتر از ارزش واقعی آن دارایی با خدمت پرداخته است. دقیقاً همان مبلغ پرداخت شده به عنوان های واقعی ان نییه خواهد شد.
همچنین بر اساس اصل بهای تمام شده تاریخی تا زمانی که یک دارایی در واحد تجاری نگهداری می شود. باید بهای تمام شده آن در حساب ها حفظ شود؛ چرا که تنها این بهاست که قابلیت اتکا و عینیت دارد. اگر ارزش واقعی یک دارایی پس از مدتی افزایش یافت طبق این،اصل حسابداران اجازه ندارند. بهای این دارایی را در دفاتر و سیستم حسابداری شرکت افزایش دهند.
مطابق اصل بهای تمام شده ،تاریخی صورتهای مالی شرکتها تلاشی برای نمایش ارزش واقعی شرکت ندارند و بخش حقوق یا سرمایه و با حقوق صاحبان سهام (شرکت تنها از یک محاسبه ساده طبق معادله حسابداری تخمین زده می شود. حاصل ارزشیابی درست و واقعی شرکت نیست با این تفاسیر در ترازنامه شرکت تنها داراییهایی که خریداری شده نمایش داده می شود. و هیچ اثری از ارزشی که طی سالهای فعالیت آن حاصل شده است مشاهده نمی شود. به عنوان مثال ارزشی که شرکت به دلیل شهرتی که در طول زمان کسب کرده و یا علامت تجاری ای که ایجاد کرده است در ترازنامه گزارش ن میشود.
شرکتهایی که خدماتی هستند زمینه ی فناوریهای پیشرفته فعالیت دارند – مثلاً اپل یا مایکروسافت – سرقفلی بالا و سرمایه فکری با ارزشی دارند و البته در عین حال دارایی ثابت و مشهود زیادی ندارند.
اصل تطابق به عنوان مبنایی برای ثبت هزینه ها در نظر گرفته می.شود هزینه ها بـ تمام شده داراییهایی هستند که برای کسب درآمد مصرف می شوند. اصل تطابق حسابداران را ملزم میکند که ( تمامی هزینه های انجام شده در طول دوره مالی را مشخص کنند. (این هزینه ها را اندازه گیری نمایند هزینه های هر دوره را بادرآمدهای همان دوره حسابداری تطبیق دهند به عبارت ساده تر، در اصل تطابق سعی دوره مالی یا حسابداری ثبت شوند که به كسب درآمدهایی آن می شود. که هزینه ها در در همان دوره منجر شده اند.
گاهی برقراری چنین ارتباطی بین درآمدها و هزینه های دوره مشکل است و حسابداران مجبور به انجام برخی برآوردها و بعضاً قضاوت هایی هستند. نقدی که بر این موضوع بیان شده حاکی از آن است که گاهی مدیران برای تعدیل قضاوت و رفتار بازار در خصوص ارزش سهام یا عملکرد شرکت دست به هموار کردن. سود زده و نوسانات رخ داده در آن را تا حد ممکن پنهان میسازند چنین شیوه ای هموارسازی سود نامیده میشود. نوعی مدیریت سود تلقی می گردد یکی از دلایل اصلی مشکلاتی که شرکت ورلد کام با آن مواجه شد.
شناسایی برخی مخارج شرکت تحت عنوان دارایی بود که به منظور بهبود سود گزارش شده انجام شده بود موردکاوی فصل ۵ را ملاحظه فرمایید. اندازه گیری واحد پولی علی رغم اهمیتی که ،بازار کیفیت محصولات و خدمات عوامل انسانی و محیطی و فناوری در رویدادها معاملات و گزارشهای حسابداری دارند اطلاعات حسابداری در قالب ارقام مالی ارائه می گردند.
در این شرکت ها نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری به عنوان یکی از شاخصهای
ارزیابی عملکرد که در فصل ٦ ارائه خواه سهام این گونه شرکتها در بازار سرمایه ارزشی آنچه این نشان میدهد. که عنوان دارایی در تراز نامه آنها نشان داده شده است دارند. تداوم فعالیت صورتهای مالی با این ف که شرکت به عملیات خود ادامه خواهد.
داد و قرار نیست تعطیل شود اگر قرار باشد شرکتی تعطیل شود و قرار بر تصفیه دارایی ها و بدهی هاست دیگر آن ارزشی که تحت عنوان بهای تمام شده در ترازنامه شرکت نشان داده شده است. الزاماً معادل ارزش واقعی آن نیست و احتمالاً در بازار به ان قیمت به فروش نمی رسد. پس با فرض تعطیلی واحد تجاری در مدت قابل پیش بینی پس از ارائه صورت های مالی نمایش داراییها به بهای تمام شده تاریخی گزارشگری مالی محسوب میشود.
دیگر معنا نخواهد داشت فرض تداوم فعالیت یکی از محدودیت های مهم درمحافظه کاری حسابداری در عمل با وقایع و رویدادهای تجاری بیشتر به طور بد بینانه برخورد می کند. تا خوش بینانه؛ به این صورت که در مواقع تصمیم گیری برای ثبت معاملات تجاری ترجیح می دهد. دارایی ها و درآمدها به ارزشی تا حد امکان کمتر و بدهی ها و هزینه ها با ارزشی تا حد امکان بیشتر نمایش داده شود. شاید دلیل اصلی این نوع برخورد در حسابداری تلاش برای عینیت بیشتر در نمایش ارقام مالی و دوری از خطر دست نیافتن مالی به پیش بینی ها باشد.
با این حال، فشاری که از سوی بازار خصوصاً از سوی تحلیل گران به مدیران شرکتها تحمیل میشود تا به سودآوری مشخصی دست یابند، مدیران را مجبور خواهد کرد که بعضاً اقدام به دست کاری یا مدیریت سود کنند.
یکی از بهای نقدی که قبلاً بابت ،حقوق مزایا آموزش و غیره پرداخت شده است.
بهای نقدی که در آینده بابت حقوق و مزایا به او پرداخت خواهد شد. بهای فرصت از دست رفته بایست منافع از دست رفته وجوهی که به جای پرداخت به این پرسنل به عنوان حقوق و مزایه میتوانست صرف تبيعان
خدمات مشاوره خرید تجهیزات و مواردی دیگر شود. ویلسون و چاو (۱۹۸۸) به مخارج رخ داده در گذشته (بهای ریخته شده) اشاره می کنند و اظهار می دارند. که اطلاعات این نوع بها به هنگام تصمیم گیری برای آینده نامربوط تلقی می شود؛ چرا که در گذشته اتفاق افتاده. برای همیشه از بین رفته است. این مطلب، مشکل دیگری را در خصوص بهای تمام شده مطرح می کند که قبلاً توسط کلارک (۱۹۳۳) بیان شده بود.
کنترل مدیریت عبارت است از فرایندی که مدیران طی آن از تحصیل و مصرف کارا و اثر بخش منابع در جهت حصول به اهداف سازمانی اطمینان حاصل می کنند (آنتونی) ١٩٦٥). طی فرایند کنترل ،مدیریتی هم معیارهای عملکرد مالی و هم معیارهای عملکرد غیرمالی به کار می رود. آنتونی (١٩٦٥) مدلی ارائه داده که در آن سه وظیفه مجزا برای برنامه ریزی و کنترل به این شرح ارائه شده است. فرموله کردن استراتژی در سازمان که مربوط به اهداف استراتژیها و خط مشی هاست؛ کنترل مدیریت که در رابطه با موضوع استقرار و پیاده سازی استراتژی هاست؛ و کنترل وظایف که شامل ارزیابی کارایی و اثر بخشی عملکرد است.
بری و همکاران (۱۹۹۵) کنترل مدیریت را به این شرح تعریف می کنند: فرایند. هدایت سازمان به سوی الگویی موفق از فعالیت ها در یک محیط پویا که در این فرایند مدیران خواهان تأثیر گذاری بر رفتار دیگر مشارکت کنندگان در سازمان هستند. به نحوی که اهداف کلی سازمان حاصل شود اهداف سازمانی مذکور همان طور که در فصل های قبلی ملاحظه شد عموماً در اهداف مالی خلاصه می شود. شرکت ها به دنبال این هستند که سودشان افزایش یابد قیمت سهام در بازار سرمایه رشد کند. در نهایت ارزش و ثروت سهامداران به حداکثر ممکن برسد. مدیران باید طوری برنامه ریزی کرده، تصمیم گیری کنند و بر عملیات شرکت کنترل داشته باشند که اهداف مورد نظر حاصل شود. کنترل مدیریت در ارتباط با تولید ثروت برای سهام داران در حوزه حسابداری مدیریت و گزارشگری در خصوص این ثروت ایجاد شده به سهامداران در حوزه حسابداری مالی است.
سیستم حسابداری اغلب در مرکز یک سیستم اطلاعاتی قرار گرفته که به مدیریت
ارشد و هیأت مدیره شرکت اطمینان میدهد که شرکت در مسیر صحیح رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده قرار دارد. ذکر این نکته لازم است.
بسیار مهمی در کنترلهای سازمانی ،دارد زیرا به علت و معلول ها پرداخته و آنها را فرموله می کند. به عنوان مثال افزایش تبلیغات به افزایش سفارشات فروش منجر می شود. یا افزایش قیمت ،فروش کاهش حجم فروش را به دنبال خواهد داشت. گفتنی است
مدل پیش بینی کننده برای هر ،سازمان مخصوص همان سازمان بوده و با توجه به استراتژی های خاص آن و سایر شرایط رقابتی تعیین می شود. بنابراین برای هر سازمانی اهمیت زیادی دارد که سیستم کنترل مدیریت آن بازتابی از این مدل پیش بینی کننده. خاص باشد یک سیستم کنترل مدیریت و حتی سیستم حسابداری که ماهیت کسب و کار شرکت را منعکس نکند. احتمالاً به جای آن که مدیریت را در حصول به اهداف یاری کند از پیشرفت شرکت جلوگیری خواهد کرد. آتلی (۱۹۹۹) معتقد است که تلاش برای طراحی سیستم کنترل بدون آگاهی از جزئیات کسب و کار شرکت ها به مثابه پیچیدن نسخه ای برای شکست سازمانی است. درک مدل پیش بینی کننده به این معناست که مدیران میتوانند سعی کنند.
بر رفتار و نتایج عملکرد تأثیر بگذارند. اونچی (۱۹۷۷) می گوید: «تنها دو پدیده هستند که می توانند مشاهده نظارت و اندازه گیری شوند. رفتار و نتایج حاصل از آن رفتار برای کاربرد کنترل های ،رفتاری سازمانها به موافقت نامه یا درک درستی در خصوص ارتباط ابزار نتایج یا علت و معلولی نیاز دارند برای کنترل خروجی ها یا نتایج، داشتن. معیاری معتبر و قابل اتکا برای اندازه گیری نتایج ضروری است اونچی (۱۹۷۷) معتقد است. که با رشد سازمان ها و افزایش سلسله مراتب سازمانی کنترل ها از سمت رفتاری به سوی نتیجه حرکت می کنند.
حال نکته این جاست که حسابداری را باید در این حوزه وسیع از کنترل مدیریت نگریست امانوئل و همکاران (۱۹۹۰) معتقدند که حسابداری به این دلیل حائز اهمیت است. که یکی از معدود مکانیزم هایی است. که قادر به خلاصه کردن فعالیت های یک سازمان در یک قالب کمی است.
شاخصهای عملکرد تأخیری معیار آنچه در گذشته رخ داده است) در نظر گرفته می شوند که به دنبال وقوع سه معیار قبلی رخ میدهند. کاپلان و نورتون بابت این چهار جنبه متفاوت معیارهای عملکرد خاصی را تجویز نکرده اند. ولی پیشنهاد کرده اند که معیارهای عملکرد به شکلی طراحی شوند که در ارتباط با استراتژی و موقعیت رقابتی شرکت ها باشند. برای معیارهای عملکرد در مورد مشتریان می توان. به سهم ،بازار رضایت مندی مشتریان ارتباط با مشتریان و شهرت شرکت اشاره کرد. از جمله معیارهای عملکرد در خصوص فرایند تجاری داخلی میتوان از کیفیت تحویل به موقع چرخه زمانی از سفارش تا تحویل و اثر بخشی نام برد. جابه جایی و رضایت مندی کارکنان سرمایه گذاری در آموزش مخارج تحقیق و توسعه و ثبت حقوق انحصاری جدید برای شرکت ها را می توان. از جمله معیارهای موجود در زمینه ی آموزش و رشد دانست.
کاپلان و نورتون معتقدند برای هر ،جنبه سه یا چهار معیار عملکرد کافی است مجموعاً ۱۲ یا ١٦ ،معیار چرا که معیارهای بیشتر از این مقدار به مشکلات نظارتی منجر می شود. ممکن است به طرح سؤال در خصوص ارجحیت یک معیار بر دیگری بی انجامد. اهمیت نسبی معیارهای عملکرد در خصوص ارزیابی متوازن به فرض ارتباط سلسله مراتبی بین چهار جنبه موجود و در نتیجه بین معیارهای عملکرد مربوط به هرجنبه ارتباط دارد. در خصوص این ارتباط سلسله مراتبی به این مثال توجه نمایید. بهبود در جنبه آموزش و رشد شرکت به بهبود فرایند تجاری داخلی شرکت می انجامد.
که این فرایند بهبود ،یافته رضایت مشتریان را در پی خواهد داشت. در نهایت رضایتمندی مشتریان در قالب بهبود معیارهای عملکرد مالی منعکس خواهد شد. کاپلان و نورتون به این موضوع نیز اشاره میکنند که رویکرد ارزیابی عملکرد در سطح سازمان باید به لایه های مختلف پایینی سازمان از جمله بخش های تجاری مختلف رخنه کند. و نهایتاً به کارکنان شرکت برسد بنابراین در این صورت است.
مطابقت داده شود و به عبارتی یک کاسه گردد نیلی و همکاران (۲۰۰۲) رویکرد ارزیابی عملکرد جدیدی به نام منشور عملکرد ابداع کردند. که متفاوت از سایر سیستم های ارزیابی غیر مالی عملکرد بود. این روش که مبتنی بر رویکرد ذی نفعان (فصل (۲) است ذی نفعان مختلفی از جمله نهادهای قانونی، گروه ها و انجمن های علاقه مند و نیز تأمین کنندگان کالا و خدمات را در بر می گیرد. در این رویکرد اطمینان حاصل می شود که سیستم ارزیابی عملکرد تصویر متوازنی از عملکرد تجاری شرکتها دهد. همچنین این رویکرد با سیستمهای از نوع کارت ارزیابی متوازن متفاوت است؛ چرا که این سیستمها از استراتژی کلی شرکت حاصل نشده اند. همان طور که کاپلان و نورتون (۲۰۰۱) چنین سیستمهایی را پیشنهاد کرده بودند.) ولی به مدیریت اطمینان می دهند که سازمان در سمت و سوی استراتژیهای تعیین شده در حال حرکت ارائه است.
نتایج تحقیقات گذشته حاکی از آن است که پارادایم کنترل مدیریت هنوز هم تحت نفوذ حسابداری نیست. معیارهای غیرمالی عملکرد به صورت مجزا از و نه یک پارچه با عملکرد مالی شرکت به کار می رود. علی رغم استفاده روزافزون از معیارهای غیرمالی در ارزیابی عملکرد هنوز هم معیارهای ،مالی آن هم از نوع کوتاه مدت، مورد استفاده گسترده ای قرار دارد.
آتلی (۱۹۹۹) در ادامه مطالعاتش نتیجه می گیرد که مدیریت عملکرد که بر ارزیابی عملکرد تمرکز دارد. امروزه از مرزهای حسابداری مدیریت سنتی فراتر رفته است لذا وظیفه حسابداران است. که با تحصیل درک بهتری از فعالیت های عملیاتی واحد ،تجاری از این درک در طراحی سیستم های کنترلی استفاده کنند. سپس سیستم های کنترلی را با استراتژی تجاری که در برخی حوزه های حسابداری مدیریت به کار گرفته شده ارتباط دهند. در نهایت بر محیط خارجی که عملیات شرکت در آن صورت می گیرد تأکید نمایند. یکی از مواردی که بر لزوم رویکردی همگرا برای مدیریت عملکرد تأکید دارد.
حداکثر کردن نتایج عملکرد بر اساس منطق کامل اقتصادی اتخاذ می شوند – و تفکر رضایت بخش نمودن رفتار تمایز روشنی قائل شدند. رضایت بخش بودن یک عملکرد به این معناست که نتایج یک عملکرد حصول نسبی آن به اهداف از پیش تعیین شده. نه محصول صد درصد کامل به اهداف را نشان دهد. مارچ و سیمون (۱۹۵۸) برای نمایش تفاوت دو مفهوم حداکثر سازی و رضایت بخش نمودن نتایج عملکرد به مثال جستجوی تیزترین سوزن در یک انبار کاه در مقابل جستجوی سوزنی در آن انبار کاه که برای دوختن به اندازه کافی تیز باشد.
اشاره نمودند مارچ و سیمون با اشاره به این مطلب اشاره کردند. که مدیران در محیط پیچیده تجاری کنونی همواره به اطلاعات کامل رضایت بخش بودن نتایج بی اندیشند. و بی نقص دسترسی ندارند بنابراین بهتر است به جای حداکثر کردن نتایج عملکرد به اسکات (۱۹۹۸) از سه بعد به سازمانها می نگرد. سیستم های خردگرایانه یا منطقی سیستم های طبیعی و سیستمهای باز سیستمهای طبیعی و باز در فصل ۵ کتاب مورد بحث قرار خواهد گرفت. از بعد ،منطقی سازمانها به صورت اشتراکی هدفمند از فعالیت های مشارکت کنندگان که جهت حصول به اهدافی مشخص، سازماندهی و هماهنگ شده اند. به نظر می رسند اسکات معتقد است که مدیریت علمی تابلور، تئوری اداری فایول ، بروکراسی وبر و تئوری رفتار اداری سیمون مثال های خوبی برای سیستم های منطقی و خردگرایانه هستند.
سیستم های منطقی بر تقسیم نیروی کار، تخصصی شدن فعالیت ها کاهش بهای ،معاملات فرآوری اثر بخش اطلاعات بر فعالیت نمایندگان تکیه دارند. از دیدگاه خردگرایانه یا منطقی حسابداری تحت الشعاع قراردادهاست و این امر بیانگر دو تئوری مختلف نمایندگی و عوامل اقتصادی هزینه معاملات است. تئوری نمایندگی فصل ٦ را ملاحظه نمایید بر روابط قراردادی. مابین مالکان و مدیران و نیز بر هزینه اطلاعات مورد است.
به میزان زیادی متکی به مدلهای اقتصاد سنجی و ریاضی است که خارج از حوزه این کتاب است رویکرد این کتاب این است که مدیران و حسابداران باید چشم اندازی تفسیری تر و انتقادی تر اتخاذ کنند.
در شرایط خاص و منحصر به فرد هر سازمان دارد در نظر بگیرند. پژوهش در حسابداری میتواند در یکی از دو دسته زیر قرار گیرد: – دیدگاه تجویزی (چه چیزی باید اتفاق بیفتد این دیدگاه به این اشاره دارد. که تنها یک روش به عنوان بهترین روش برای انجام حسابداری وجود دارد و اینکه اطلاعات ،حسابداری عقلایی اقتصادی است. در تصمیم گیری در جهت منافع سهامداران در راستای یک هدف ابزاری به کار می آید. رویکرد تجویزی در فصل ٤ توضیح داده شد و در هر کدام از ابزارها و تکنیک های ارائه شده در بخش سوم کتاب نیز مشهود است. دیدگاه انتقادی و تفسیری چه چیزی اتفاق میافتد در این دیدگاه توضیح داده می شود. که چگونه سیستمهای حسابداری ایجاد می شود
در ترتیبات خاص هر سازمان به کار گرفته میشود این فصل به این موضوع می پردازد. در این رویکرد بیان میشود که افراد ضرورتاً بر مبنای دلایل اقتصادی تصمیم گیری نمی کنند. اطلاعات محدودی دارند و دارای توانایی محدود شناختی هستند. تحت تأثیر ساختارها و سیستم های سازمانی (شامل سیستم های حسابداری و قدرت و فرهنگ سازمانی هستند. در اغلب فصل های کتاب، رویکرد تجویزی با رویکرد انتقادی و تفسیری در تقابل قرار گرفته اند.
در حالی که دیدگاه تجویزی بیشترین همبستگی را با مطالعات کمی دارد برای مثال متغیرهایی را مورد آزمون قرار میدهد که با بیشترین احتمال به عملکرد سازمان ارتباط دارند.
تصميم هیات مدیره شرکت ها در خصوص میزان سود سهامی که باید به سهام داران پرداخت شود بر نسبت پرداخت سود سهام تاثیر می گذارد. سود سهام پرداختی به نسبت سود کسب شده توسط واحد تجاری توسط هیات مدیره تعیین می شود. برای توسعه و سرمایه گذاریهای آتی به عنوان سود انباشته در شرکت نگه داری می شود. گاهی مدیریت به منظور تأمین خواسته سهام داران مبنی بــر ثابت ماندن و یا حتی افزایش این نسبت مجبور به توزیع سود بیشتر به سهام داران و در عوض استقراض بیشتر به منظور تأمین رشد آتی شرکت می باشد. که این خود هزینه های مالی بیشتری را بر شرکت تحمیل می نماید.
پرداختی به سهامداران به دلیل افزایش سهام صادر شده، این نسبت کاهش می یابد. همان طور که شرکتها نمیتوانند بر قیمت سهام خود تأثیر بگذارند؛ چراکه این قیمت به واسطه انتظار سهامداران بالفعل و بالقوه از عملکرد شرکت تعیین می شود. بازده سود سهام نیز از تغییرات در قیمت سهام شرکت در بازار تأثیر بسیاری خواهند پذیرفت هر چند که مؤثر از نسبت سود سهام پرداختی نیز هست.
سود هر سهم (EPS) نیز هم به واسطه تغییرات در سودآوری شرکت و هم تغییر در تعداد سهام صادره نوسان خواهد داشت. نسبت P/E نیز همانند بازده سود سهام، از انتظارات سهامداران از عملکرد شرکت در قالب قیمت هر سهم متأثر می شود. یکی از راه های بهبود در ارزش سهام داران باز خرید سهام در بازار است. بازخرید زمانی اتفاق می افتد که شرکت اقدام به خرید سهام خود در بازار نموده و آن را در قالب سهام خزانه جهت صدور مجدد نگهداری می نماید.
بهترین تعریفی که از واژه پایداری یا پایندگی ارائه گردیده است متعلق به تعریفی است که شورای جهانی محیط زیست و توسعه در سال ۱۹۸۷ از این واژه ارائه داده است. در این تعریف، مفهوم توسعه پایدار به شرایطی تعلق می گیرد که در آن نیازهای امروز بشر تامین می شود. بدون آن که توانایی نسلهای آتی در تامین نیازهایشان از آنان سلب گردد به عبارت دیگر شرایط پایدار زمانی محقق می شود. که افراد و سازمانهای تجاری بدون کاهش ظرفیت های موجود برای نسل های آتی به نیازهای خود دست یابند.
از مسائل مهمی که در زمینه پایداری مطرح میشود میتوان به موضوع جمعیت تغییرات آب و هوا و مسئله انرژی اشاره کرد. پایداری خود را در امور مالی سازمانها به نمایش میگذارد. به عنوان مثال، تغییرات آب و هوا که مو مورد توجه ویژه سهامداران و واحدهای تجاری در سراسر دنیاست، به عنوان پدیده ای شناخته شده است. که به دلیل استفاده ضعیف و نامطلوب از فناوری و نیز تفکر کوتاه مدت مدیریت ایجاد می شود. کاهش آلودگی انتشار کربن مضر در محیط زیست که میتوان از طریق فناوری بهتر به دست آورد. اغلب به کاهش هزینه ها و یا افزایش ارزش محصولات در بلندمدت منجر میشود که با هزینه رعایت استانداردهای زیست محیطی تهاتر می شود. بعضی اشکال مالیات و یا قیمت گذاری کربن می تواند از جمله مزایای شرایطی تلقی شود. که در آن شرکتها مجبور به گزارش میزان انتشار مواد مضر در محیط زیست هستند.
با این وجود میتوان ادعا کرد که پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی و زیست محیطی با یکدیگر مانعه الجمع .نیستند پایداری تنها به سلامت محیط زیست مربوط نمی شود. بلکه در رابطه با پایداری عملکرد اقتصادی نیز هست. که خود به بهبود محیط زیست و جامعه منجر می گردد. تا زمانی که سازمان ها به مسائل زیست محیطی و اجتماعی توجه نشان ندهند نخواهند توانست. سودی پایدار برای سرمایه گذاران خود در آینده ایجاد نمایند. این موضوع به نتایج سه گانه مشهور بود.
می سازد. انواع روشهای تولید به شرح زیر هستند:
۱-تولید سفارشی: این شیوه زمانی عملی می شود که شرکت تولیـد خـود را بـر محصولی در حجم کم یا زیاد مطابق شرایط مشخص و تعیین شده توسط ی متمرکز می.کند. از جمله موارد تولید سفارشی می توان به شرکت های ساختمان سازی اشاره کرد که ساختمانها را با شرایطی خاص و مطابق سلیقه مشتری
مشتری می سازند.
۲ تولید دسته ای: در این روش معمولاً یک نوع از محصولی خاص در یک زمان و در حجم بالا تولید میشود که از جمله میتوان به چاپ یک کتاب درسی در چاپخانه ها اشاره کرد.
تولید پیوسته یا انبوه در این نوع از تولید محصولات در یک فرایند پیوسته تولید و در حجم بالا تکمیل می شوند.به عبارت دیگر، در این روش یک نوع مواد اولیه از یک سری ماشین آلات به طور زنجیره ای عبور کرده و پس از ایجاد تغییراتی در مواد اولیه به یک یا چند محصول تبدیل می شود. تولید در پالایشگاه ها و کارخانه های پتروشیمی مثالهایی از این روش تولید هستند. سیستم هایی سفارش کار برای انواع تولید سفارشی و دسته ای به کار میرود و در آن بهای مواد اولیه و بهای زمان صرف شده بابت هر سفارش یا دسته خاص تولید، تجمیع می شود.
سپس بهای سربار کلیه مخارجی که صرف تولید می شود. به جز مواد اولیه و دستمزد (مستقیم به هر سفارش یا دسته تولید اختصاص داده می شود (موضوع سربار در فصل ۱۳ تشریح خواهد شد. وقتی یک سفارش یا دسته تولید تکمیل شد، تجمیع بهای مواد اولیه دستمزد و سربار تخصیص یافته به هر سفارش یا دسته تولید، بهای تمام شده آن را تشکیل میدهد. برای هر دسته تولید با تقسیم کل بهای تمام شده
بر تعداد محصولات در هر دسته بهای تمام شده هر واحد محصول به دست می آید. برای تولید مستمر یا ،انبوه از سیستم بهایابی مرحله ای استفاده می شود. در این ،سیستم بهای تمام شده در طول یک دوره مالی برای حجم مشخصی از محصولات (که محاسبه آن دقت زیادی را میطلبد) جمع آوری شده.
این اطمینان را فراهم می آورد که اطلاعات لازم برای پیاده سازی استراتژیهای شرکت به شکل مناسب جمع آوری نگه داری و توزیع می شوند. استراتژی سیستمهای اطلاعاتی را باید جدا از فناوری اطلاعات دانست که در بر گیرنده سیستم های خاصی است. که اطلاعات مورد نیاز سازمان را فراهم می آورند (من جمله سخت افزارها نرم افزارها و سیستمهای عامل سومین استراتژی مدیریت اطلاعات است که در رابطه با حصول اطمینان از تهیه اطلاعات لازم ی باشد این نوع استراتژی انواع بانکهای داده ای به کار گرفته شده.
سیستم های ذخیره سازی داده ها و گزارشگری را در بر میگیرند. اطلاعات به عنوان ابزاری مهم برای مدیریت تلقی می.شوند ولی این اطلاعات در حال باید مربوط به موقع صحیح کامل مختصر و قابل فهم باشند. از جمله منافع حاصل از اطلاعات با کیفیتی که حائز شرایط ذکر شده باشند می توان به بهبود تصمیم گیری ها خدمات بهتر به مشتریان کیفیت بالای محصولات خدمات اثر بخشی و کاهش تعداد کارکنان اشاره کرد.
با این وجود، فرایند جمع آوری، پردازش، تحلیل و گزارش گری اطلاعات فرایندی گران قیمت است. (مثلاً هزینه سخت افزارها، طراحی نرم افزارها و ساعات کار نیروی انسانی (متخصص) و سازمانها باید مطمئن باشند که منافع حاصل از اطلاعات به دست آمده بیش از هزینه های مرتبط با آنهاست. یک سیستم اطلاعاتی حسابداری سیستمی است که از فناوری های موجود برای حصول اطلاعات حسابداری ذخیره کردن پردازش و گزارشگری آنها استفاده می کند. در این فصل و البته از منظر مفهوم حسابداری حسابداری تنها و البته مهم ترین جزء سیستم های اطلاعاتی محسوب میشود.
ای خود در خصوص به مواد اولیه و ملزومات از سوی تامین کنندگان اطمینان نماید کاربرد D1 به صدور خودکار فاکتور توسط تأمین کند گاه روسای حال کالا توسط تامین کنندگان و دریافت آن توسط تولیدکننده و نهایتاً پرداخت به کنندگان کمک میکند. امبری بخش مهم از فرایند جمع آوری اطلاعات جمع آوری جزئیات مالی و خصوص یک معامله است. همچنین دستیابی به اطلاعات لازم غیر مالی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. این اطلاعات غیرمانی را میتوان از مشتریان در خصوص میزان اعتبار آنها میزان وفاداریشان به شرکت تحقیقات ارائه شده به آنها و مواردی از ایس تا کسب کرد. داشتن چنین اطلاعاتی به این دلیل به نفع شرکت است که می تواند. با گاهی کافی از رفتار مشتریان خود برای برنامه های فروش خود در آینده و انجام برخی مشوق های خرید مشتریان تصمیم گیری نماید.
از دیگر اطلاعاتی که در سیستم گزارشگری مالی استفاده نمی شود. اطلاعاتی در رابطه با مسائل نقدینگی و تأمین مالی تأمین کنندگان کالا و خدمات شرکت است. به عنوان مثال در صنعت اتومبیل سازی شرکت اصلی یا همان مونتاژ کننده خودرو، مقادیر زیادی از اطلاعات را در خصوص ساختار بهای تمام شده تأمین کنندگان قطعات خود جمع آوری می کند.
از جمله هزینه های مربوط به نیروی انسانی آنها، ارزش تجهیزات تولیدی و ظرفیت آنها و هزینه مواد اولیه از جمله فلزات اغلب این اطلاعات در دسترس عموم می باشد. ولی نگهداری آنها در سیستمهای اطلاعاتی سازمان می تواند. از مذاکراتی که در آینده بین آنها و تأمین کنندگان صورت می گیرد، حمایت کند. به تبع این ،اطلاعات خریداران میتوانند معقول بودن قیمتهای پیشنهادی توسط فروشندگان را ارزیابی کرده و حتی در این رابطه تصمیم گیری کنند. که شاید بتوان به جای خرید این ،قطعات آنها را در داخل شرکت ساخت استفاده استراتژیک اطلاعات حسابداری در فصل ۱۸ این کتاب مورد بحث قرار خواهد گرفت. بدیهی است که هر چه انتظار بیشتری از یک سیستم اطلاعاتی می رود داده های بیشتری باید جمع آوری گردیده ذخیره شده و گزارش شود.
منوهای خبره به سیستم هایی اطلاق میشود که با استفاده از دانش به دست آمده از خبر گان که به شکلی ساختار یافته و یا مبتنی بر دانش ذخیره شده اند. مسائل را حل می کنند در سیستم های خبره دانانی تصمیم گیری افراد خبره تقلید می شود. به این معنی که در شرایط خاص تصمیم گیری، روشی اتحاد میشود که اگر افراد خبره در موقعیت تصمیم گیری مشابهی قرار گیرند.
احتمالاً همان روش را به کار خواهند گرفت. سیستم های خبره از طریق تعامل با کاربر و پرسش سؤالاتی خاص و با استفاده از اطلاعاتی که در آنها ذخیره سازی شده است. فرایند تصمیم گیری را انجام می.دهند بهترین مثال برای سیستمهای ،خبره سیستم هایی است که برای بررسی وضعیت اعتباری افراد استفاده می شوند. اطلاعات لازم از جمله کدپستی، شماره تلفن ،سن وضعیت استخدام و مواردی از این قبیل وارد سیستم می شود و از طریق مقایسه وضعیت فرد با دادههای محرمانه ای که در این سیستم ها ذخیره شده اند. سیستم خبره خواهد توانست مناسب بودن اعطای اعتبار به افراد و حتی ریسک آنها را اندازه گیری و اعلام نماید.
در این فصل واژه سیستمهای ERP برای سیستمهای اطلاعاتی به کار می رود. که تنها به حسابداری محدود نیست و وظایف دیگر بخشهای واحد تجاری را نیز با آن ادغام می کند. به فرایند کسب و کار نگاهی کلی دارد و بهترین مثال برای این سیستم و اوراکل می باشند. در سیستمهای ERP ماژولهای مختلفی شامل سفارش مشتریان، انبار حسابداری مالی منابع انسانی و غیره وجود دارند که این ماژول ها با یکدیگر به طور یک پارچه در تعامل بوده. اطلاعات حتی المقدور صحیح و به موقعی را به کاربر ارائه میدهند این ماژولها بر بسته های نرم افزاری متفاوتی متکی هستند. همچنین این سیستمهای ERP می توانند. در ابعاد و حوزه های گوناگونی نیز به واحدهای تجاری خدمت ارائه دهند به عنوان مثال ERP ،ساپ، سه نسخه متفاوت برای شرکت های چند ملیتی شرکتهای بزرگ و شرکتهای با حجم کوچک و متوسط ارائه داده است.
شود که از صلاحیت افرادی که مسئول برنامه ریزی و اطمینان لازم حاصل گردد. کنترل بر هر سال شرکت شامل مواردی همچون وظایف در درون واحدهای مختلف و نیز جدا کردن پردازش اطلاعات بین واحدهای مختلف می شود. کنترل های حاکم بر دسترسی به اطلاعات امنیت لازم را در دسترسی غیر مجاز فراهم می آورد. استفاده از رمز صور، یکی از محمول ترین روشهای به اطلاعات است. کنترل بر نرم افزارها نیز این اطمینان را حاصل امنیت در دسترس اصلاح خطاهای موجود در
می کند. که نرم افزارها در واحدهایی که اجازه دارند استفاده می شود. کنترلهای برنامه های کاربردی که به طور جداگانه برای هر یک از برنامه های خاص طراحی شده است. از جمله کنترلهای حسابداری حقوق و دستمزد و موجودی کالا هدف از این نوع کنترل ها جلوگیری کشف و فرایندهای کسب و کار است. کنترل بر ورودی های ،سیستم برای جلوگیری از خطاها و كشف أنها در طول فرایند ورود دادهها به سیستم های اطلاعاتی است و این اطمینان را حاصل می نماید.
که داده ها به طور کامل و به درستی وارد سیستم شده اند کنترل بر فرایند سیستم نیز بدین منظور انجام می گیرد. که از انجام فرایندها مطابق الزامات سازمانی و نیز عدم حذف بخشی از فرایندها و یا کشف خطاها در هنگام انجام آنها اطمینان حاصل شود. کنترل بر خروجی های سیستم این اطمینان را به وجود می آورد که ورود داده ها به سیستم و پردازش آنها به درستی انجام شده و اطلاعات ایجاد شده.
کنترل بر شبکه در پاسخ به رشد توزیع گسترده داده ها و نیز تجارت الکترونیک و همچنین نیاز به محافظت در مقابل ویروس ها و هک شدن داده. ها امروزه شرکت ها با ایجاد دیواری بین شبکه داخلی نرم افزاری و سخت افزاری خود و شبکه های اینترنتی عمومی سعی در ایجاد امنیت لازم نموده اند. همچنین تبدیل داده ها به شکلی غیرقابل خواندن قبل از انتقال آنها و قابل خواندن کردن آنها پس از اتمام فرایند.
قیمت گذاری محصول خدمت برای موفقیت واحد تجارى حياتی است؛ چرا که واحد تجاری می تواند. ارزش منصور محصول خدمت را افزایش داده و فاصله قیمت و هزینه را افزوده و حجم فروش و سهم بازار را بدون خدشه دار کردن سود بیافزاید. ستراتژی های متفاوتی برای قیمت گذاری وجود دارد که از جمله می توان. به به سهم بازار در بلندمدت و قیمت گذاری گراف – حداکثر کردن بود در کوتاه مدت از محل بازاری محدود اشاره کرد. حسابداری میتواند به مدیران در درک تفاوت و تأثیرات سودآوری استراتژیهای حجم بالا سود پایین در مقابل حجم کم / سود بالا کمک کند. عامل دیگری که در مباحث بازاریابی مورد توجه قرار میگیرد موضوع کانالهای توزیع محصولات است. از جمله کانالهای توزیع می توان به عرضه مستقیم محصولات و استفاده از واسطه ها برای فروش محصولات اشاره کرد.
دویل (۱۹۹۸) معتقد است اینکه مشتریان حاضر به پرداخــت چــه مبلغی بابت محصولات خدمات شرکت ها هستند. به چهار محرک که آنها را «عوامل مؤثر بر مطلوبیت یک پیشنهاد میخواند بستگی دارد.
جهت فرایند مستمر ،تولید روش بهایابی مرحل های مورد استفاده قرار میگیرد برای تولیدات خاص و دستهای از روش بهایابی سفارش کار استفاده می شود. در شرکتهای تولیدی فرم درخواست مواد اولیه کارت ساعت زنی کارگران تولید و سایر مستنداتی وجود دارند. که میزان مواد مصرفی ساعات کار صرف شده نیروی کارگر و ماشین و نیز سایر مخارج انجام شد در فرایند تولیدی را نمایش می دهند. علاوه بر بهای اولیه و بهای ساعات کار کارگران خط تولید سایر مخارجی که در طول تولید به وقوع می پیوندد سربار نامیده می شود. در فصل ۱۳ این کتاب اطلاعات کاملی در خصوص سربار داده میشود. در این فصل گزارشگری هزینه ها و اقلام بها طی روش بهایابی سفارش کار ارائه می شود. خوانندگان محترم جهت آشنایی با بهایابی مرحله ای به خواندن فصل ۸ این کتاب توصیه می شود.
در کارخانه ها معمولاً برای تولید محصولات مختلف میزان مواد اولیه مصرفی و ساعات کار مورد نیاز برای هر واحد محصول یا هر دسته از محصول مشخص است. لذا میتوان هزینه ها مواد اولیه و دستمزد آن محصول را در قالب بهای استاندارد نمایش داد. بنابراین بهای استاندارد هر واحد محصول به این صورت محاسبه می شود.
که مقدار مواد اولیه مورد نیاز برای تولید هر واحد در نرخ هر واحد از مواد اولیه ضرب شده و با ساعت کار مورد نیاز برای تولید هر محصول ضرب در نرخ هر ساعت کار جمع میشود. البته این بخش از بهای استاندارد تنها شامل مواد اولیه و دستمزد می باشد. که برای تکمیل شدن باید با بهای سربار هر واحد محصول نیز جمع شود. بنابراین بهای استاندارد همان هزینه های بودجه شده
برای تولید هر واحد محصول میباشد. لذا با توجه به اینکه بهای واقعی تولید محصولات در یک شرکت حتی تا مدتی پس از پایان سال مالی نیز قابل تعیین ،نیست بهای استاندارد تولید محصولات در تصمیم گیری مدیران استفاده قرار می گیرد. فرایند تولید و ارتباط آن با سیستم حسابداری را مورد می توان در شکل ۲-۱۱ ملاحظه کرد وقتی یک محصول خاص تکمیل می شود. مجموع هزینه های مواد اولیه دستمزد و سربار بیانگر بهای تمام شده آن محصول خاص است.
می شود. در این شیوه تأکید بیش از آن که بر سود شرکت باشد به ، پر حاشیه سودان است. در این ،روش با بهای تمام شده ثابت تولید سربار ثابت به عنوان هزینه های دوره برخورد شده و تماماً در صورت سود و زیان هر دوره نمایش داده می شود. اینها روش از مشکلات تسهیم سربار دوری میکند چرا که سهم بزرگی از سربار تولید گرایش به سربار ثابت تولید دارد. با این وجود روش بهایابی متغیر با استانداردهای بین المللی حسابداری (LAS2) مطابقت ندارد.
مطابق استاندارد مذکور تمامی سربار تولید اعم از ثابت و متغیر باید در تعیین بهای محصول یا خدمت لحاظ گردد. بنابراین در گزارشگری مالی نمیتوان این شیوه را به کار گرفت. البته می توان این روش را برای مقاصد تصمیم گیری داخلی مدیریت استفاده کرد. برای گزارشگری مالی خارجی، شرکتها مجبور به استفاده از روش بهایابی جذبی هستند که سربار تولید اعم از ثابت و متغیر در بهایابی محصول لحاظ میشوند.
بهایابی جذبی که در آن، تمامی بهایابی جذبی سیستمی از بهایابی است. که در آن تمامی بهای سربار تولید اعم از ثابت و متغیر با استفاده از یک مبنای تسهیم یا نرخ جذب که همان معیاری از فعالیت یا حجم از جمله ساعات کار نیروی کارگر ساعات کار ماشین و یا تعداد تولید می باشد. به محصولات/ خدمات اختصاص می یابد. مبنای تسهیم مورد استفاده در بهایابی جذبی عموماً به صورت اختیاری انتخاب میشود. چرا که به سختی می توان ارتباطی منطقی بین مبنای تسهیم و بهای سربار پیدا کرد واحدهای تجاری که از روش بهایابی جذبی کنند ملزم به برگزیدن یک معیار مناسب برای تسهیم سربار می باشند.
البته امروزه تقریباً این مبنا برای تمامی واحدهای تجاری یکسان بوده و همان ساعات کار نیروی کارگر (مستقیم) و یا ساعات کار ماشین می باشد. در روش بهایابی جذبی نرخ از پیش تعیین شده یا بودجه شده سربار یا برای کل واحد تجاری و یا برای هر یک از مراکز هزینه به طور مجزا محاسبه می شود. این نرخ برای کل واحد تجاری، نرخ یک پارچه از پیش تعیین شده. سربار نام داشته و با تقسیم کل سربار پیش بینی شده واحد تجاری بر معیاری منتخب از فعالیتها محاسبه می شود.
اگر به دلیل تاکید استراتژیهای سازمانی برخی اولویتها تغییر کنند. تخصیص بودجه نیز در راستای این اولویتها تغییر خواهد کرد و این علی رغم نوع تخصیصی است که گذشته صورت گرفته است. این نوع بودجه در بخش دولتی و غیر انتفاعی تحت عنوان بودجه بندی برنامهای معرفی شده است که در آن بودجه به جای آن که به مرکز یابد براساس برنامه ها اختصاص می یابد.
البته بودجه مبتنی بر اولویت ها می تواند براساس مراکز مسئولیت تهیه شود ولی عموماً به یک پروژه با برنامه خاص مربوط می شود. هدف اصلی در بودجه بندی برنامه ای در بخش عمومی و دولتی، مقایسه هزینه ها با منافعی است که از مصرف منابعی خاص جهت کسب نتایجی معقول حاصل شده اند.
مسئولیت تخصیص در برخی موارد بودجه بندی به صورت ترکیبی از بودجه بندی افزایشی و بودجه بندی مبتنی بر اولویت ها انجام میشود. به این صورت که از مسئول بودجه سؤال می شود. که در صورت افزایش یا کاهش بودجه در سال آینده فعالیت ها یا نتایج عملکرد سازمان چه تغییری خواهند کرد. فایده این روش مقایسه هزینه ها و منافع با لحاظ کردن منابع مصرف شده جهت حصول آن منافع میباشد. در بودجه بندی بر مبنای صفر فرض میشود که مسئول بودجه در حال آغاز یک بخش سازمانی جدید یا فعالیتی جدید است و دارای هیچ سابقه قبلی در این خصوص نیست. در این حالت بودجه جهت استقرار استراتژیهای تعیین شده و اهداف فعالیتها از اول) در مشخص شده تهیه می شود.
بودجه بندی مبتنی بر فعالیت در ارتباط با بهایابی مبتنی بر فعالیت – همان ABC که در فصل ۱۳ تشریح شد میباشد. در ABC فعالیتهایی که منابع را مصرف می کردند. شناسایی میشد و با استفاده از مفهوم محرک هزینه دلیل اصلی وقوع هزینه فعالیت به محصولات یا خدماتی که از آن فعالیت ها استفاده کرده بودند،
جهت فرایند مستمر ،تولید روش بهایابی مرحله های مورد استفاده قرار میگیرد برای توليدات خاص و دستهای از روش بهایابی سفارش کار استفاده می شود. در شرکت های ،تولیدی فرم درخواست مواد اولیه کارت ساعت زنی کارگران تولید و سایر مستنداتی وجود دارند که میزان مواد مصرفی ساعات کار صرف شده نیروی کارگر و بهای اولیه و بهای ساعات کار کارگران خط ،تولید سایر مخارجی ماشین و نیز سایر مخارج انجام شده در فرایند تولیدی را نمایش می دهند. علاوه بر وقوع می پیوندد سربار نامیده می.شود در فصل ۱۳ این کتاب اطلاعات کاملی در خصوص سربار داده می.شود در این فصل گزارشگری هزینه ها و اقلام بها طی روش بهایابی سفارش کار ارائه میشود خوانندگان ،محترم جهت آشنایی با بهایابی مرحله ای به خواندن فصل ۸ این کتاب توصیه میشود.
در کارخانه ها معمولاً برای تولید محصولات مختلف میزان مواد اولیه مصرفی و ساعات کار مورد نیاز برای هر واحد محصول یا هر دسته از محصول مشخص است و لذا می توان هزینههای مواد اولیه و دستمزد آن محصول را در قالب بهای استاندارد نمایش داد. بنابراین بهای استاندارد هر واحد محصول به این صورت محاسبه میشود که مقدار مواد اولیه مورد نیاز برای تولید هر واحد در نرخ هر واحد از مواد اولیه ضرب شده و با ساعت کار مورد نیاز برای تولید هر محصول ضرب در نرخ هر ساعت کار جمع میشود البته این بخش از بهای استاندارد تنها شامل مواد اولیه و دستمزد میباشد که برای تکمیل شدن باید با بهای سربار هر واحد محصول نیز جمع شود. بنابراین بهای استاندارد همان هزینههای بودجه شده برای تولید هر واحد محصول میباشد لذا با توجه به اینکه بهای واقعی تولید محصولات در یک شرکت حتی تا مدتی پس سال مالی نیز قابل تعیین ،نیست بهای استاندارد تولید محصولات در تصمیم گیری مدیران مورد استفاده قرار می.گیرد فرایند تولید و ارتباط آن با سیستم حسابداری را می توان در شکل ۲-۱۱ ملاحظه کرد وقتی یک محصول خاص تکمیل می شود، مجموع هزینههای مواد اولیه دستمزد و سربار بیانگر بهای تمام شده آن محصول خاص است.
دلیل توانایی آن در ثبت و گزارش هزینههای کیفیت و نیز چگونگی تأثیرگذاری و تأثیر پذیری آن از بهبود ،مستمر نقش با ارزشی در فرایندهای تولیدی بازی میکند شناسایی هزینههای کیفیت اهمیت بسیار زیادی در فرایند بهبود مستمر دارد.
انجمن حسابداران خبره مدیریت این تعریف را از هزینه کیفیت ارائه داده است: کیفیت به تفاوت بین هزینه های واقعی تولید فروش و خدمات پس از فروش و آن هزینه هایی که اگر هیچ خطایی در فرایند تولید یا مصرف محصولات خدمات نبود اتفاق می افتاد اطلاق میشود مطابق این ،تعریف دو دسته از هزینه های کیفیت وجود دارد هزینه های ارزیابی و هزینه های شکست در کنترل
هزینه های ارزیابی به آن دسته از هزینه ها گفته میشود که به منظور حصول به . سطح استانداردی از کیفیت رخ میدهند و شامل هزینههای پیشگیری از جمله اندازه گیری و بازبینی ،کیفیت بررسی تأمین کنندگان و آموزش کیفیت می شود. همچنین از جمله هزینه های ارزیابی میتوان به هزینه های بازرسی و آزمونهای لازم جهت حصول اطمینان از کیفیت مورد نظر محصولات تولید شده اشاره کرد
هزینه های شکست در کنترل شامل هزینههای داخلی و خارجی شکست در کنترل می باشند. منظور از هزینههای داخلی شکست در کنترل به هزینه خطاهایی اطلاق میشود که قبل از تحویل کالا خدمات به مشتریان و در داخل شرکت کشف میگردد و عموماً شامل هزینه ضایعات و دوباره کاری باشد.
هزینه شکست خارجی درکنترل نیز به هزینه خطاهایی اطلاق میشود که مشتری در رابطه با کالا خدمات مشاهده میکند که از جمله این هزینهها میتوان به هزینه گارانتی محصول برگشتی ها و تعمیرات اشاره کرد.
نکته مهم در خصوص دو گروه هزینههای کیفیت ذکر شده در بالا این است که سرمایه گذاری جهت کاهش یک گروه از هزینه ها به صرفه جویی در گروه دیگر منجر میشود.
تولید کننده مواد اولیه مستقیم همانو در ساخت یک محصول خاص به کار می رود. برای تولید محصولات فهرستی وجود دارد که جزئیات انواع مواد اولیه مصرفی در آن را نشان میدهد علاوه بر مواد اولیه اصلی که در تولید یک محصول به کار میرود مواد اولیه ی دیگری همچون رنگ چسب و میخ نیز در ساخت محصول به کار که نسبت به مواد اولیه ،اصلی از ارزش کمتری برخوردارند این نوع مواد اولیه که در فهرست مواد اولیه گزارش نمیشوند مواد اولیه غیر مستقیم تلقی شده و جزء بهای سربار تولید محسوب میشوند دلیل این موضوع هم آن است که معمولاً منافعی که از لحاظ کردن این مواد اولیه به عنوان مواد اولیه مستقیم حاصل میشود بیش از مخارج این امر (مثلاً محاسبه دقیق میزان مصرف این مواد اولیه در هر واحد (محصول نمی باشد. البته لازم به ذکر است که در هر صورت مواد اولیه چه مستقیم چه غیر مستقیم ـزء بهای تولید محاسبه میشود دستمزد مستقیم به سادگی قابل ردیابی به محصول یا خدمت خاص است و این ردیابی از طریق سیستم ثبت ساعت کار صورت میگیرد این دستمزد مربوط به نیروی کاری میشود که به طور مستقیم در فرایند تبدیل مواد اولیه به محصول ساخته شده درگیر میشوند فصل ۱۱ را ملاحظه نمایید) دستمزد مستقیم در یک شرکت خدماتی مربوط به دستمزد آن دسته پرسنلی میشود که مستقیماً روی ارائه خدماتی مشخص کار می کنند علاوه بر دستمزد آن دسته روی تولید محصولی خاص یا کنند نیروی کار دیگری هستند که در پشتیبانی این ارائه خدماتی مشخص کار پرسنلی که مستقیماً پرسنل و انجام امور شرکت فعالیت دارند.
خرید در تأمین کننده مورد نظر مذاکره
سفارش خرید صادر میشود. تأمین کننده یا همان فروشنده کالای مورد نظر خریدار تحویل داده و کالا به انبار منتقل میشود امور اداری فرایند از جمله برگ رسید انبار و مدارکی ازق این نوع انجام شده و مدارک مثبته به واحد حسابداری ارسال میشود و نهایتاً پرداخت در وجه فروشنده نوع فرایند و کار همواره بین واحدهای مختلف در حال انجام میباشد. در فصل ۹ و خصوصاً شکل (۹۱) رویکرد فرایند کسب و کار بیشتر توضیح داده شده است این نوع فرایندها و افراد آن از موضوع بهایابی
صورت می پذیرد محصولات/ خدمات شرکت جداست در روش ABC هزینه های فرایند خرید را بدون توجه به اینکه واحد یا مرکز هزینه ی مسئول این فرایند ،کیست در یک مخزن هزینه تجمیع میکند. در گام بعدی ..شود محرک هزینه مهمترین علت هر فعالیت برای هر بود به این معنی که هزینه های آن فعالیت به فرایند خرید علت اصلی هزینه هایی که در این فرایند واقع میشوند تعداد فروشندگان با تعداد سفارشات خرید می باشد بنابراین تعداد فروشندگان یا سفارشات خرید به عنوان محرک هزینه انتخاب میشوند شناسایی محرکهای هزینه فرایند تخصیص هزینههای هر فعالیت به مخزن هزینه و موضوع هزینه محصولات (خدمات) را تسهیل می مانید
تفاوت مابین بهایابی جذبی و بهایابی مبتنی بر فعالیت لازم به ذکر محدد است که هر دو روش جذبی و ABC در تح مستقیم (مواد و دستمزد (مستقیم) هستند. همچنین در هر دوج روش سرباز یکسان میباشد تفاوت اصلی بین دو روش بنه مفروضات زیربنایی ربار به محصولات خدمات مختلف برمی گردد.
سربار بر اساس یک مبنای جذب اختیاری که اغلب ساعات کار مستقیم محصولات تخصیص مییابد این بدان معناست که کار بیشتر در کارخانه سربار بالاتری را به دنبال خواهد داشت. هر چند این مو صحت دارد (مثل مؤسسات خدمات حرفه ای، ولی لزوماً در همه مؤسسات کاربرد ندارد. در روش ABC هزینه سربار ناشی از فعالیتها به واسطه محرک های هزینه دلیل اصلی وقوع هزینه های هر فعالیت) و بر اساس میزان استفاده محصولات ، خدمات از هر فعالیت به آنها اختصاص مییابد بنابراین هر چه فعالیتها بیشتر انجام شوند. هزینه های مرتبط با آنها بیشتر خواهد شد و محصولات/ خدمات به نسبت سهم این خدمات میزان بیشتری سربار به خود جذب خواهند کرد. یکی دیگر از تفاوتهای با اهمیت این دو روش که در مثال ذکر شده در این فصل بدان اشاره ای نگردید مربوط به تفاوتهای بین سربار تولیدی و غیر تولیدی است. در حالی که تا به حال دغدغه اصلی مربوط به تسهیم سربار تولیدی به محصولات خدمات بود. در زمان محاسبه قیمت محصولات/ خدمات بر اساس بهای آنها (مثلاً در روش قیمت گذاری افزون بر بها که در فصل ۱۰ معرفی گردید نیاز به تخص غیر تولیدی نیز به محصولات/ خدمات احساس میشود این موضوع دقت بیشتری را سربار می طلبد، چرا که این نوع هزینه ها به لحاظ ماهیتی بیشتر به دوره حسابداری (مثلاً یک سال مالی مرتبط میشوند تا به محصول در روش ABC تفاوت بین مخارج ثابت و متغیر و نیز سربار تولیدی و غیر تولیدی که در روش جذبی از اهمیت نسبی برخوردار بود چندان مهم به نظر نمی رسد.
پروژه (۱) را نباید پذیرفت؛ چرا که NPY منفی دارد و نیز به لحاظ ARR و دوره بازگشت سرمایه به عنوان سومین انتخاب در نظر گرفته می.شود پروژه (۲) به لحاظ تمامی روشها در بهترین جایگاه انتخاب قرار گرفته است؛ البته به جز روش دوره بازگشت سرمایه که از این لحاظ بهترین پروژه پروژه (۳) بود. پروژه (۲) با روش های دیگر در جایگاه اول قرار گرفت. البته در اغلب شرکتها برای ARR، دوره بازگشت سرمایه و نیز جریانات نقدی تنزیل شده (CVP) و (IRR) مقداری را به عنوان هدف قرار داده اند و برای پذیرش پیشنهادهای پروژه های مختلف حصول به آن هدف ضروری .است. در این مثال، هیأت مدیره میتواند پروژه (۲) را به مدیران پیشنهاددهنده ی آن برگردانده و از آنها بخواهد در صورت امکان بررسی نمایند که آیا می توان جریانات نقدی پروژه را با تغییراتی در آن زودتر تحقق بخشید یا خیر.
روش نرخ بازده حسابداری تنها با ارقام سود حسابداری درگیر بوده و ارزش زمانی پول را نادیده می گیرد و در ضمن به زمان بندی جریانات نقدی نیز توجهی ندارد. روش دوره بازگشت سرمایه مسئله زمان بندی وجوه را در نظر میگیرد ولی باز هم از ارزش زمانی پول چشم پوشی مینماید و نیز به جریانات نقدی پروژه پس از بازیافت کامل سرمایه اولیه توجهی ندارد در حالی که روش جریانات نقدی تنزیل شده با در نظر گرفتن ارزش زمانی ،پول تمامی مواردی که در روشهای قبلی از آنها غفلت میشد را به درستی لحاظ میکند و لذا به نظر میرسد این روش در ارزیابی مخارج سرمایه ای قابل اتکاتر و کاربردی تر .باشد با استفاده از این ،روش کلیه پروژه هایی که NPV مثبت دارند برای سازمان سودمند تلقی میشوند هر چند پروژه های با بالاترین NPV نسبت به دیگر پروژه ها ارحج میباشند؛ چرا که از ترخ IRR بالاتری برخوردارند. در ادامه، یک مطالعه موردی در خصوص ارزیابی مخارج سرمایه ای ارائه میشود.
مراحل مختلف قرارداد شناسایی می شود. البته اگر نشون شایخ قر معقول پیش بینی کرد استاندارد حسابداری مذکور اجازه
این موضوع در خصوص زبانهای پیش بینی شده صادق نیست. در قراردادهای بلندمدت وجوه از مشتریان در مقاطع مختلفی دریافت می گردد. پرداخت ها بر اساس صورت وضعیتی انجام می شود که شرکت اری قرارداد (پیمان کار برای مشتری (کارفرما ارسال می دارد و معمول وضعیتها به تائید یک مهندس مشاور برسد تا صحت آن شات گرفت وجود چنین تائیدیه هایی آنها به عنوان مدارک و اسناد منا می شوند. علاوه بر این در قراردادهای بلندمدت ساخت و ساز معمولاً بخشی از مالح قرارداد به پیمانکار پرداخت نمی شود و پس از پایان قرارداد و بعد از اینکه کارفرما از تخت و کمال قرارداد انجام شده مطمئن شد آن را به پیمانکار پرداخت واهد کرد. بیان جزئیات بیشتر در خصوص قراردادهای بلندمدت پیمانکاری:
کتاب نمی گنجد و به کتب حسابداری میانه واگذار می شود.